رایان رایان ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات رایان

14 امین روز ...

سلام گل خاله ... امروز 14 روز از اومدنت گذشت کلی درگیر شما بودیم ... امروز بردیمت با عمو جلال مرکز واسه تست مجدد تیروئید که کلی گریه کردی ... امان از دست بعضی پرسنل بی وجدان اینقدر کف پاتو سوراخ سوراخ کرده بود که اینجا نمی تونست یه جای خالی پیدا کنه ... ): فدات بشم که کلی گریه کردی قد و وزنت هم خوب بود خدا رو شکر وزن :  3،500 قد : 53 دور سر : 36.5 فدات بشم که هنوز نافت نیافتاده منتظریم تا ببریمت حمام عزیز خاله ... سر فرصت خاطرات تولدت رو مینویسم عزیزم
30 مرداد 1392

چهارمین روز ...

سلام کوچول من  امروز چهارمین روز ورودت به این دنیای خاکی بود ... دوستت دارم عزیزم ... اولین سکسکه زندگیت رو امروز صبح که واسه تغذیه بیدار شدی زدی ... این جند روز من شبا پیش تو و مامانی میخوابم تا مامان جون راحت بتونه به شما برسه ... وقتی بغلت میکنم احساس زیبایی دارم احساسی که قابل توصیف شدن نیست ... فدات بشم عزیزم ... به مرور خاطرات چهار روز اول تولدت رو هم مینویسم واست و همچنین عکسهای هر روز رو ...  عاشقتم از همین الان تا همیشه خونچول خاله ...
19 مرداد 1392
1